رفتن به بالا
  • تعداد اخبار امروز : 0 خبر
  • شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲
  • السبت ۱۵ ربيع أول ۱۴۴۵
  • 2023 Saturday 30 September

صریر: مدیرکل دفتر ماشین آلات کشاورزی، ساختمانی و معدنی وزارت صمت گفت: تعرفه های واردات را باید معقول کنیم.

به گزارش خبرنگار صریرنیوز از تبریز، مدیرکل دفتر ماشین آلات کشاورزی، ساختمانی و معدنی وزارت صمت در حاشیه بازدید از گروه صنعتی تراکتورسازی ایران گفت: در حوزه واردات تراکتور باتوجه به انواع پارامترها از جمله ظرفیت، توان، کیفیت و قیمت تولیدات داخلی نسبت به رقبای خارجی اصلا معقول و جایز نیست و ممنوعیت آن مسجل است و ما هم پیگیر هستیم تا اگر وارداتی در این بخش وجود دارد و جدای از نیاز کشور انجام می شود از آن ممانعت کنیم.
ابوذر جمشیدوند افزود: در نگاه به بخش واردات دو سر فصل وجود دارد و آن اینکه، استفاده از حداکثر توان تولید داخلی کشور با این مضمون، محصولی که در داخل تولید و مشابه داخلی دارد پس امکان واردات ندارد و عملا واردات آن ممنوع می باشد اما اگر محصولی در داخل کمبود و یا تولید، کیفیت و قیمت آن پاسخگو نیاز کشور نباشد متناسب با سیاستهای کلان کشور تصمیم گیری شده و تعرفه معقول برای آن در نظر گرفته شود.
تعرفه های واردات را باید معقول کنیم
وی با اشاره به اینکه این سیاست همه کشورهای پیش رو در عرصه تولید است که نسبت به بازار و وارداتشان حساس باشند اظهار داشت: ما هم بر این اصل واقف و پایبند هستیم که اگر احیانا تصمیم بر واردات باشد باید با نظام تعرفه ای جدی وارد این بخش شویم و نگاه بر این است که ما اگر امکان تولید داخلی داریم باید تعرفه های معقول و منطقی در نظر بگیریم تا اگر وارداتی هم صورت می گیرد همراه با تعرفه معقول انجام شود.
برنامه ریزی امسال برای تولید ۴۰ هزار دستگاه تولید تراکتور
جمشیدوند در عین حال برنامه ریزی امسال برای تولید ۴۰ هزار دستگاه تراکتور را اعلام و عنوان کرد: ظرفیت تولید تراکتور از ۲۲ هزار تولید در سال ۱۴۰۰ به ۳۲ هزار دستگاه در سال گذشته رسید و امسال برنامه ریزی کرده ایم ۴۰ هزار دستگاه تراکتور تولیدی تراکتورسازان وارد بازار شود.
این مقام کشوری در حوزه صنعت، تولید را خط مقدم دانست و اضافه کرد: در سطح کشور مجموعه هایی همچون تراکتورسازی وجود دارند که فضای تولید را در جنگ اقتصادی سرپا نگه داشته اند چرا که تولید خط مقدم ماست و باید به جد به تولید بپردازیم اگر بخواهیم از مسائل کنونی کشور عبور کنیم هیچ راهی غیر از فرآیند تولید قابل اعتماد نیست و باید زنجیره ارزش و تولید را تقویت کنیم که اینها ممکن نمی شود مگر با همت کارگران، مهندسین و دست اندرکاران این حوزه و باید از تلاش این عزیزان نیز تقدیر کنیم که ستونهای تولید را هانند پرچمی برافراشته بر دوش می کشند.
وی گریزی هم به ظرفیت های کشور در عرصه تولید در مواد اولیه زد و یادآور شد: ظرفیتهای کشور در این حوزه بسیار بالاست و حداقل در حوزه ماشین آلات کشاورزی، ساختمانی و معدنی به برکت سرمایه گذار بخش خصوصی و دولتی ظرفیت خوبی در کشور ایجاد شده که باید تلاش کنیم این ظرفیتهای را به حد نصاب برسانیم تا اتفاقات خوب برای کشور رقم بزنیم.

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

روضه رضوان با نفس گرم «فخرالذاکرین» مکتب مرثیه تبریزی

به گزارش صریرنیوز: فرشید باغشمال: با درگذشت «مرحوم حاج‌فیروز زیرک‌کار»، آخرین بازمانده «مکتب مرثیه تبریز» از میان‌مان رفت و سینه‌ای از معارف ارادت‌ورزی به آستان قدسی اهل‌بیت علیهم‌السلام را با خود به سرای جاوید برد. ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، روزی که «مرحوم حاج فیروز زیرک‌کار» معروف به «فخرالذاکرین» پیر عارف‌مسلک آستان مقدس آل‌الله رخت از دنیا بست و  در مقبره معروف به «حمال تبریزی» آرام گرفت. سال ۱۳۹۹ همین موقع‌ها بود که نهادهای فرهنگی و بی‌فرهنگی! مسابقه بَنِرزنی برای تسلیت آن بزرگوار گذاشته بودند. با فروکش آن موج‌سواری‌های دل‌آزار، یاد و نام مرحوم زیرک‌کار به فراموشی سپرده شد. به بهانه همین خاموشی و فراموشی در سومین در ماه محرم، یادی می‌کنیم از شعر، شخصیت والا و سبک و سیاق زندگی مردی که اسوه نوحه و مدیحه معاصر در تبریز و آذربایجان و ایران‌مان است.  با درگذشت «مرحوم حاج‌فیروز زیرک‌کار»، آخرین بازمانده «مکتب مرثیه تبریز» از میان‌مان رفت و سینه‌ای از معارف ارادت‌ورزی به آستان قدسی اهل‌بیت علیهم‌السلام را با خود به سرای جاوید برد. مرحوم حاج‌فیروز زیرک‌کار سال ۱۳۱۵ در محله دوه‌چی تبریز چشم به جهان گشود. او تا نوجوانی در یک خانه قدیمی در محله دیک‌باشی تبریز،  سَرِ دار قالی کار می‌کرد و سرگرم معاش روزانه خانواده بود. تا سیزده چهارده سالگی مجالی برای درس‌خواندن نیافت و حتی از سواد خواندن و نوشتن هم بی‌بهره بود. به شوق نوحه‌خوانی؛  از «دار قالی» تا «مدرسه شبانه» در عاشورای یکی از همین سال‌ها، دسته‌ای از محله می‌گذرَد. نوجوانی هم‌سن‌ و سال فیروز تکه‌کاغذی به دست گرفته و نوحه می‌خوانَد. کوی و برزن های‌های به گریه می‌افتد. فیروز 13 ساله بی‌اختیار دست از دار قالی می‌کِشد و دل به شعر جانسوز آن نوجوان می‌بازد. از سویی رشک کودکانه و از دیگر سو شوق نوحه‌خوانی در جانش زبانه می‌کشد: «خوش‌به حالش، چه خوب می‌خواند! چه می‌شد من هم می‌توانستم مثل او نوحه بخوانم!» (1) آن شب تا صبح، پنهانی اشک می‌ریزد و با حسرتِ درس و مشق، به خواب می‌رود. صبح فردا با اراده‌ای که حسرت دیروز در جانش دمیده راهی «مدرسه ناجیان» می‌شود. در عرض ۲ سال درس شبانه، کلاس ششم را تمام می‌کند و در پایان سال دوم، تصدیق کلاس ششم را می‌گیرد. از همین سال‌ها وارد هیات‌های تبریز می‌شود. «یک دفعه دیدم، کل اشعار نیّر را حفظ شده‌ام»! حالا او جوان 18 ساله‌ای است که نه تنها می‌تواند نوحه بخواند بلکه «حفظ نوحه» یکی از دلبستگی‌های هر روزه اوست. در این سال‌ها «کنزالحسین» سیدرضا حسینی معروف به «سعدی زمان» وِرد روزهای بیقراری اوست و سرانجام آن اتفاقی که قرار است شعله در جان نوحه‌خوان جوان بکشد، می‌افتد. آشنایی با شیخ ذاکران، «حاج حسن جهازچی» در یکی از هیات‌های محله امیرخیز او را جدی‌تر به وادی نوحه ترکی و عربی و فارسی می‌رساند. خود حاج‌ فیروز این آشنایی را چنین توصیف می‌کند: دیدم که واقعا حاج‌حسن جهازچی یک مقوله دیگری است. از روی کتاب نمی‌خوانَد. از حفظ می‌خواند و مثل دریا موج می‌زند. از یک نفر که کنارم نشسته‌بود، پرسیدم حاج‌حسن این شعرها را از کجا می‌خواند؟ گفت نَیـّـر داری؟ (2) ...

آخرین خبرها