رفتن به بالا
  • تعداد اخبار امروز : 0 خبر
  • شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲
  • السبت ۱۵ ربيع أول ۱۴۴۵
  • 2023 Saturday 30 September

صریر: همزمان با ۱۵ اکتبر سال ۲۰۲۱ میلادی الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان، قانون جمهوری آذربایجان “در مورد روز استقلال” را تصویب کرد. طبق همین قانون ۲۸ می به عنوان روز استقلال اعلام شد.

به گزارش خبرنگار صریرنیوز در تبریز، همزمان با ۱۵ اکتبر سال ۲۰۲۱ میلادی الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، قانون این کشور در مورد “روز استقلال” را تصویب کرد. طبق همین قانون ۲۸ می به عنوان روز استقلال اعلام شد.

تاریخ گواهی می دهد که حیدر علی اف؛ رهبر ملی جمهوری آذربایجان برای استقلال آذربایجان کارهای مهمی انجام داد. او اساس روند بازگشت به میراث تاریخی و فرهنگی و تبار ملی را پی ریزی کرد. به همت او آموزش کادر ملی آغاز شد. ظرفیت اقتصادی شکل گرفت. سال‌های ۱۹۹۰-۱۹۹۳ که حیدر علی اف در جمهوری خودمختار نخجوان زندگی و فعالیت می‌کرد، دوره‌ ای بود که اقدامات متعددی برای استقلال کشور انجام شد و تصمیمات تاریخی مهمی اتخاذ شد. پرچم سه رنگ جمهوری آذربایجان که به تصویب رسید، اولین بار در سال ۱۹۹۰، یک سال قبل از اعلام استقلالیت کشور، در مجلس عالی جمهوری خودمختار نخجوان به اهتزاز درآمد. رهبر ملی مردم جمهوری آذربایجان می گفت؛ ” هر چه کسب استقلال دشوارتر باشد، حفظ آن، ماندگار و جاودانه ساختن آن سخت تر از آن است.”

حیدر علی اف با بازگشت به قدرت سیاسی در ۱۵ ژوئن ۱۹۹۳ به درخواست مردم، آذربایجان را با نجات ملی متحد کرد. اما از سال ۲۰۰۳، الهام علی اف با موفقیت راه حیدر علی اف را ادامه داد و آذربایجان راه صلح، ثبات و توسعه را پیش گرفت.

در نتیجه همین نگرش؛ جمهوری آذربایجان در جریان جنگ ۴۴ روزه با نیروهای ارمنی توانست ضمن آزادی مناطق اشغال شده قره‌باغ، تمامیت ارضی خود را احیا کند، که به اذعان بسیاری از کارشناسان بزرگترین دستاورد تاریخ استقلال جمهوری آذربایجان است.

همچنین نباید فراموش شود که در طول سال‌های استقلال جمهوری آذربایجان، تولید ناخالص داخلی، میزان تولید محصولات کشاورزی و صنعتی افزایش چندین برابر پیدا کرده است. صدها هزار فرصت شغلی ایجاد شده و کار ساخت و ساز در مناطق تازه آزاد شده نیز رونق گرفته است. افزو بر این، توسعه مراکز علمی، آموزشی، فرهنگی، بهداشت و درمان، ورزشی، تولیدی و خدماتی طی سال های پس از استقلال سرعت یافته و زیرساخت های مدرن شهری شکل گرفته است.

به گواه تاریخ؛ در سال ۱۹۹۱ میلادی جمهوری اسلامی ایران از نخستین کشورهایی بوده که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخته، روابط دیپلماتیک دو کشور در سال ۱۹۹۲ میلادی پی‌ریزی شده و در سال ۱۹۹۳ با سفر رهبر ملی جمهوری آذربایجان؛ جناب حیدر علی اف به ایران؛ این روابط تحکیم یافته و پیشرفت کرده است. بعد از آزادسازی اراضی قره باغ نیز؛ رئیس جمهور آذربایجان که از پل تاریخی خدآفرین بازدید می کرد؛ مرز آذربایجان – ایران را مرز دوستی و برادری نام نهاد و بار دیگر تاکید کرد که، جمهوری آذربایجان به روابط حسنه میان دول و ملت که برپایه های مستحکم بنا نهاده شده است اهمیت بسزایی قائل است.

امروز آذربایجان بعنوان یکی از کشورهای توسعه یافته در منطقه و ایران به عنوان همسایه ای مهم برای این کشور؛ اهمیت رابطه دوستانه، نزدیک و برادرانه با یکدیگر را بیش از پیش می دانند و این امر مهم طی قرن ها با ارزش های تاریخی، فرهنگی و معنوی دو ملت به هم پیوند خورده است.

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

روضه رضوان با نفس گرم «فخرالذاکرین» مکتب مرثیه تبریزی

به گزارش صریرنیوز: فرشید باغشمال: با درگذشت «مرحوم حاج‌فیروز زیرک‌کار»، آخرین بازمانده «مکتب مرثیه تبریز» از میان‌مان رفت و سینه‌ای از معارف ارادت‌ورزی به آستان قدسی اهل‌بیت علیهم‌السلام را با خود به سرای جاوید برد. ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، روزی که «مرحوم حاج فیروز زیرک‌کار» معروف به «فخرالذاکرین» پیر عارف‌مسلک آستان مقدس آل‌الله رخت از دنیا بست و  در مقبره معروف به «حمال تبریزی» آرام گرفت. سال ۱۳۹۹ همین موقع‌ها بود که نهادهای فرهنگی و بی‌فرهنگی! مسابقه بَنِرزنی برای تسلیت آن بزرگوار گذاشته بودند. با فروکش آن موج‌سواری‌های دل‌آزار، یاد و نام مرحوم زیرک‌کار به فراموشی سپرده شد. به بهانه همین خاموشی و فراموشی در سومین در ماه محرم، یادی می‌کنیم از شعر، شخصیت والا و سبک و سیاق زندگی مردی که اسوه نوحه و مدیحه معاصر در تبریز و آذربایجان و ایران‌مان است.  با درگذشت «مرحوم حاج‌فیروز زیرک‌کار»، آخرین بازمانده «مکتب مرثیه تبریز» از میان‌مان رفت و سینه‌ای از معارف ارادت‌ورزی به آستان قدسی اهل‌بیت علیهم‌السلام را با خود به سرای جاوید برد. مرحوم حاج‌فیروز زیرک‌کار سال ۱۳۱۵ در محله دوه‌چی تبریز چشم به جهان گشود. او تا نوجوانی در یک خانه قدیمی در محله دیک‌باشی تبریز،  سَرِ دار قالی کار می‌کرد و سرگرم معاش روزانه خانواده بود. تا سیزده چهارده سالگی مجالی برای درس‌خواندن نیافت و حتی از سواد خواندن و نوشتن هم بی‌بهره بود. به شوق نوحه‌خوانی؛  از «دار قالی» تا «مدرسه شبانه» در عاشورای یکی از همین سال‌ها، دسته‌ای از محله می‌گذرَد. نوجوانی هم‌سن‌ و سال فیروز تکه‌کاغذی به دست گرفته و نوحه می‌خوانَد. کوی و برزن های‌های به گریه می‌افتد. فیروز 13 ساله بی‌اختیار دست از دار قالی می‌کِشد و دل به شعر جانسوز آن نوجوان می‌بازد. از سویی رشک کودکانه و از دیگر سو شوق نوحه‌خوانی در جانش زبانه می‌کشد: «خوش‌به حالش، چه خوب می‌خواند! چه می‌شد من هم می‌توانستم مثل او نوحه بخوانم!» (1) آن شب تا صبح، پنهانی اشک می‌ریزد و با حسرتِ درس و مشق، به خواب می‌رود. صبح فردا با اراده‌ای که حسرت دیروز در جانش دمیده راهی «مدرسه ناجیان» می‌شود. در عرض ۲ سال درس شبانه، کلاس ششم را تمام می‌کند و در پایان سال دوم، تصدیق کلاس ششم را می‌گیرد. از همین سال‌ها وارد هیات‌های تبریز می‌شود. «یک دفعه دیدم، کل اشعار نیّر را حفظ شده‌ام»! حالا او جوان 18 ساله‌ای است که نه تنها می‌تواند نوحه بخواند بلکه «حفظ نوحه» یکی از دلبستگی‌های هر روزه اوست. در این سال‌ها «کنزالحسین» سیدرضا حسینی معروف به «سعدی زمان» وِرد روزهای بیقراری اوست و سرانجام آن اتفاقی که قرار است شعله در جان نوحه‌خوان جوان بکشد، می‌افتد. آشنایی با شیخ ذاکران، «حاج حسن جهازچی» در یکی از هیات‌های محله امیرخیز او را جدی‌تر به وادی نوحه ترکی و عربی و فارسی می‌رساند. خود حاج‌ فیروز این آشنایی را چنین توصیف می‌کند: دیدم که واقعا حاج‌حسن جهازچی یک مقوله دیگری است. از روی کتاب نمی‌خوانَد. از حفظ می‌خواند و مثل دریا موج می‌زند. از یک نفر که کنارم نشسته‌بود، پرسیدم حاج‌حسن این شعرها را از کجا می‌خواند؟ گفت نَیـّـر داری؟ (2) ...

آخرین خبرها