«خط مقدم» یا «صف اول»؛ مسأله کدام است!؟

صریر: برای ما که طعم جنگ را با تمام وجود چشیده‌ایم، ایستادن در «خط مقدم»، نه انتخابی مقطعی، که عهدی همیشگی برای پاسداری از ایران و آرمان‌های انقلاب است.

احد نقش شورصریرنیوز: برای نسل ما که جنگ را با پوست و گوشت و خون خود لمس کرده است، ایستادن همیشگی در “خط مقدم”، فرصت و میدانی ابدی برای دفاع از کیان ایران، اقتدار ملی، دشمن ستیزی و تضمین استقلال و آزادی به عنوان مانیفست اصلی و ابدی انقلاب و ارجح بر بودن در “صف اول” و هرگونه دیده شدن ها بوده است.
در چنین میدانی، اتفاقا دوستان و عزیزان بی شماری را از معراج تا ملکوت اعلاء بدرقه کرده ایم، زخم ترکش و خمپاره را به یادگار در تن دیگر عزیزان خود دیده‌ایم، شکنجه و سختی‌های اسارات را از زبان آزداگان بارها شنیده‌ایم، حتی حسرت یافتن تکه‌ای از استخوان و پلاک دوستانمان را هنوز در دل داریم؛ اما، تا امروز که ۴۵ سال از آغاز جنگ و ۳۷ سال از اتمام آن می‌گذرد، “خط مقدم” دفاع را رها نکرده‌ایم، چه، ما فرزندان “ایران” و مدافعان و سربازان این “خط” هستیم و خواهیم ماند.
در همه این ایام، خط مقدم، برای ما ارجح بر صف اول بوده است، مرام و مسلک سربازی و پاسداری از “وطن” چنین اقتضاء کرده و آگاهانه و عاشقانه، پای این مرام ایستاده ایم تا ایران، ایرانی مقتدر، استوار و پیشرو باشد و احدی “نگاه چپ” به این خاک پرگهر که خون جوانانش، اقتدار و عزت و استقلالش را بیمه کرده است، نیندازد.
تاریخ بلند ایران و جهان، گواهی صادق و بی طرف بر صلح دوستی، صلح طلبی و نوع دوستی ایران و ایرانیان است، کافی است تاریخ جهان و ایران را ورق بزنید تا هزاران هزار سند در تائید صلح طلبی و نوع دوستی ایرانیان استخراج شود، ایران، هیچگاه آغازگر هیچ جنگی نبوده؛ اما در برابر هر تجاوز و حمله بیگانه، دفاعی تمام قد و شجاعانه در برابر دشمنان داشته است.
جنگ تحمیلی دوم نیز که با درازدستی گستاخانه رژیم صهیونیستی و آمریکا بر ملت ایران تحمیل شد و البته پاسخ قاطع و درسی فراموش ناشدنی هم از مردم و نیروهای مسلح ایران گرفتند، نمونه ای عینی و ملموس از حضور مداوم و هوشمندانه مردم در خط مقدم به عنوان آزمونی دیگر بود، میدانی که خیال دشمنان در غلبه بر ایران و به زانو درآوردن ملت و حاکمیت را باطل و دفاع جانانه ۱۲ روزه و تنبیه سخت و فراموش نشدنی دشمنان در این ایام را به جلوه شکوهمند دیگری از ایستادگی و دشمن‌ستیزی ایرانیان تبدیل کرد.
همین مقاومت و ایستادگی ملی، همچون گذشته، نیازمند بازتعریف، روایت صحیح و ضریب دهی حداکثری توسط نخبگان، اهالی فرهنگ و هنر و رسانه کشور، از منظر مقابله به مثل در میدان روایتگری برای خنثی‌سازی دروغ پراکنی های دفمند ماین اطلاع‌رسانی دشمنان و تبیین واقعیت ها در جنگ شناختی و روایتگری آنان، به عنوان مهم ترین میدان جنگ رو در روی ایران با رژیمی است که از هر ابزار و امکانی برای قلب واقعیت و دروغ پراکنی استفاده می‌کند!
در این میان، با تمام تلاش‌ها و اقدامات فرهنگی، هنری و تبیینی صورت گرفته در حوزه میهن‌پرستی، دفاع از تمامیت ارضی، ترویج فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت همچنین، نشر و ترویج ارزش‌های والای دفاع ملی در برابر دشمن، هنوز ناگفته‌ها و ناشنیده‌های بسیاری از دوران پرافتخار دفاع مقدس دوم، چرایی و ریشه‌های جنگ تحمیلی و تداوم دفاع ملی در برابر هجمه‌ها و توطئه‌های ناتمام دشمنان و روشنگری درست به نسل جوان، به ویژه نسل حاضر باقیمانده است.
امروز و در میانه‌های پنجمین دهه انقلاب اسلامی و در شرایطی که دشمنان، بیش از هر دوره و زمان دیگری عزم خود را برای ضربه زدن به وحدت و وفاق ملی و ایجاد شکاف میان ملت و حاکمیت جزم کرده اند، وظیفه‌ای خطیر و سنگین بر دوش نهادهای فرهنگی، آموزشی و رسانه ای است، وظیفه‌ای که می بایست، نسل چهارم انقلاب و جوانان امروزی را، به سمت حقایق و واقعیت‌های میدانی و عینی جنگ رهنمون سازد و در این میان، رسانه‌ها به عنوان سرداران جنگ نرم، جریان تبیینی و جنگ شناختی دشمن، جایگاهی رفیع دارند.