شهید آوینی؛ نظریهپرداز فرهنگ و هنر
صریر: ۳۲ سال از روز عروج و شهادت شهید مرتضی آوینی می گذرد و همچنان تصویر غالب از او مستند ساز تلوزیونی و صدای آسمانی برنامه روایت فتح در صدا و سیما دهه شصت است و کمتر کسی به ابعاد دیگر شخصیت و نظریهپردازی وی در عرصه فرهنگ و هنر و انقلاب اسلامی واقف است.
صریرنیوز: کتاب هایی که تا کنون از او منتشر شده است هر کدام به نوعی اقتضائات سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و مناسبات عرصه سازندگی کشور را تحلیل و تفسیر می کند.
مجادله با جریان روشنفکری غرب زده در ابعاد مختلف و تبیین نسبت انقلاب اسلامی با پدیده های عالم جدید و تعیین تکلیف وضعیت فرهنگ، تمدن، تاریخ و فلسفه از سایر موضوعات مدنظر او در این کتاب ها است.
آقای آوینی را شاید بتوان از اولین نظریهپردازان فرهنگی در انقلاب اسلامی دانست که غایت تمدنی انقلاب اسلامی را به خوبی درک کرده و پدیده انقلاب را بعنوان یک نقطه عطف تاریخی تحلیل و تفسیر میکرد.
جایگاه بی بدیل حضرت امام خمینی (ره) در راهبری کشتی متلاطم انقلاب اسلامی در سال های ابتدایی و مدیریت جنگ از دیگر ابعاد مورد توجه شهید آوینی در مقالات و کتاب ها است.
آقای آوینی در مقالهای اینگونه تاسی خود به امام خمینی ره را یادآور می شود : «آقایان محترم! این ما هستیم که زیر عَلَم آن سید بزرگ، روحالله موسوی، قیام کردهایم که عمامهای سیاه داشت و عبا و قبا و لباده میپوشید و جز در یک مدت کوتاه، هنگام تبعید در ترکیه، لباس پیامبر را از تن بیرون نیاورد… و نعلین میپوشید و از هر ده کلمهای که میگفت، هر ده کلمهاش دربارۀ دین بود و احکام دین و ولایت و فقاهت و تقوا و تزکیه…».
تاکید شهید آوینی بر خاستگاه فقهی و دیدگاه فلسفه تاریخی اندیشه امام خمینی در همه ابعاد فرهنگ و هنر و در جای جای مقالات و نظراتش برجسته و مشهود است.
مرور نظرات شهید آوینی از آنجا جذابیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم سید مرتضی آوینی قبل از آشنایی با اندیشه های امام خمینی (ره) دیدگاهی کاملا متفاوت و روشنفکرانه داشت و به تعبیر خود : «تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم، خیر، من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت مارکوزه را (بیآنکه آن زمان خوانده باشمش) طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: «عجب فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد…».
اما آشنایی با اندیشههای امام خمینی (ره) و ظهور انقلاب اسلامی زندگیاش را به مانند بسیاری از جوانان آن دوران تغییر داد به گونهای که خود تایید می کند که : «… با شروع انقلاب حقیر تمام نوشتههای خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و… در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم».
بیستم فروردین ماه هر سال روز هنر انقلاب اسلامی نام گذاری شده است، چرا که سید مرتضی آوینی پس از این مرحله تحولی؛ جد و جهد ویژه ای برای رساندن پیام انقلاب اسلامی با بهره گیری از هنر به کار گرفت و هم و غم خود را تبیین این مرحله تحولی یا به تعبیر دیگر تحول انفسی قرار داد و در عرصه مستند سازی جلوههایی دیگر از بهرهمندی از تکنیک را به رخ کشید.
شهید آوینی در مقابل مشهورات عالم آنجایی که با اقتضائات حکیمانه دینداری در تناقض بود، شجاعانه ایستاد و رسالت هنر و هنرمند را در کلام حضرت امام اینگونه تفسیر کرد: «تعبیرات حضرت امام و تصریحات مکرر ایشان بر تعهد هنر در برابر مبارزه با دشمنان اسلام، بسا بیشتر از آن دارای صراحت است که بتواند مورد تأویل قرار گیرد. هنر در منظر امام ذاتاً و ماهیتاً امانتدار مبارزه با دشمنان دین است … و دیگر چه جای تردید، آنجا که ایشان فرمودهاند: هنری زیبا و پاک است که کوبندۀ سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکنندۀ اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد».
او در ادامه در مقالات متعدد در مورد گرافیک، نقاشی، شعر، رمان و سینمای مدرن بصورت مفصل بحث کرد و نسبت انقلاب اسلامی و هنر متعهد را در ابعاد مختلف مورد مداقه و بررسی قرار داد و نظرات خود را بیان کرد.
در نهایت مرگ هنرمندانه را پس از چهل و اندی سال زندگی مرگ آگاهانه؛ برای خود برگزید و در فروردین ماه ۱۳۷۲ به شهادت رسید، چرا که شهادت هنر مردان خداست.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰