روزی روزگاری تبریز؛ کنسولگریهای سابق انگلیس و آمریکا در تبریز
به گزارش صریرنیوز از تبریز، خیابان ۱۷ شهریور قدیم، سابق بر این کوی «گنجعلیبیگ» و «قرهباغیلر» نام داشت و مسجدی به نام «گنجعلیبیگ» اکنون نیز پابرجاست . این خیابان در سال ۱۳۴۶ احداث گردید و ۲۵ شهریور نام گرفت. قبلا تا نیمه راهِ این خیابان، گذر عریض سنگفرشی بود که تا مقابل کنسولگری انگلستان ادامه […]
به گزارش صریرنیوز از تبریز، خیابان ۱۷ شهریور قدیم، سابق بر این کوی «گنجعلیبیگ» و «قرهباغیلر» نام داشت و مسجدی به نام «گنجعلیبیگ» اکنون نیز پابرجاست . این خیابان در سال ۱۳۴۶ احداث گردید و ۲۵ شهریور نام گرفت. قبلا تا نیمه راهِ این خیابان، گذر عریض سنگفرشی بود که تا مقابل کنسولگری انگلستان ادامه داشت. در محل این کنسولگری اکنون دبیرستان دخترانه «الزهرا» قرار دارد، کنسولگری انگلستان پس از خروج بیگانگان از کشور در جریانات سال ۱۳۳۲ و بسته شدن کنسولگریهای خارجی توسط دولت ملی دکتر مصدق، تعطیل و سالها بعد به مرکز آموزشی سپاه دانش دختران تبریز تبدیل شد.
در سمت شرقی کنسولگری انگلیس و در سمت مقابل کارخانه حولهبافی «برق لامع»، کوی «بانک شاهی» قرار داشت که کارکنان انگلیسی بانک شاهنشاهی در آن کوی سکونت داشتند و از اکثر آنها به عنوان جاسوسانی که رفتار و فعالیتهای آلمانیهای دوران هیتلر را در تبریز تعقیب و کنترل میکردند، استفاده میشد.
کوچههای سنگفرش این کوی از یکطرف به محله «بارون آواک» و کوچه «پطرس خان» مربوط میشود و از سوی دیگر به محوطه مسجد «الرضا» (واقع در تقاطع شهناز و هفده شهریور) که آن موقع «شاه رضا» نام داشت. در حد فاصل این مسجد و مسجد «مشهدی ایمان» در ماه محرم دستجات عزاداری و به خصوص قمه زنی محله «لیلاوا» اجتماع میکردند تا عازم «عالی قاپوی» تبریز شده و طاقه شال از ولیعهد «احمد میرزا» بگیرند.
کنسول انگلیس در تبریز که صاحب آغا میگفتند در این محل قمههای بسیار تیز و برنده و پارچه سفید بین مردم توزیع میکرد گویا نذر کرده بود که اگر دختر کوچکش از بیماری نجات یابد به قمه زنان لیلاوا قمه و پارچه سفید اهدا کند! و وقتی دختر کنسول به هر نحوی شفا مییابد و سرپا میایستد به مردمِ فقیر پول و غذا میدهند که همه جا مژده بدهید که: «قونسولون قیزی دادار دوروب» (دختر کنسول سرپا ایستاده و راه میرود). با این پیش زمینه مدتهای مدید این ضرب المثل میان مردم تبریز رایج بود که اگر کسی شادمانی بیهوده میکرد یا الکی خوش بود میگفتند: «ناوار ؟ اُولمییَه قونسولون قیزی دادار دوروب!»
انتهای خیابان «۱۷ شهریور قدیم» امروزی که نصف آن خیابان معتبر و معروفی بود و دو کنسولگری اتریش و انگلیس در کنار هم در آن قرار داشت پس از طی مسافتی به خارج محدوده خیابان و به باغات حاصلخیز و سرسبز کوی گنجعلیبیگ میرسید. در آن محل گاوداری مشهور «آساطور آساطوریان» ارمنی وجود داشت که در این گاوداری علاوه بر پرواربندی گوشتی و شیری، به پرورش خوک هم میپرداختند. بدین خاطر این محل و مکان را «دُووزخانا» (دونقوزخانا) به معنای پرورشگاه خوک مینامیدند.
کنسولگری آمریکا در آخر محله «لیلاوا» (انتهای خیابان شهناز فعلی) در سال ۱۳۲۲ شمسی احداث شد. زمین این کنسولگری که قبلا «ارمنی چؤلۆ» نامیده میشد در تملک شخصی به اسم «حاج علیاکبر دباغ» بود که هنگام ورود متفقین به تبریز محل استقرار تانکها و زره پوشهای شوروی شد. این قطعه زمین بزرگ را یک مهندس اتریشی شاغل در کارخانه چرم خسروی به نام «اینجنار زیگموند» به مبلغ ده هزار تومان خرید و به باغی باصفا تبدیل کرد، آمریکاییها این باغ را از مهندس اتریشی خریدند و کنسولگری خودشان را در این محل احداث نمودند.
در سالهای بحرانی جنگ جهانی دوم و تشکیل حکومت فرقه دموکرات آذربایجان در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ در تبریز ،کنسولگری آمریکا مرکز کنترل و جلوگیری از فعالیت نیروهای شوروی مستقر در آذربایجان بود و کنسول آمریکا «رابرت روسو» تمام عملیات نیروهای شوروی و تمام اقدامات حکومت فرقه را ۲۴ ساعته و لحظه به لحظه به واشنگتن مخابره میکرد و نقش زیادی در ورود موفقیت آمیز ارتش شاهنشاهی پهلوی به تبریز داشت.
کنسولگری آمریکا در جریان انقلاب اسلامی سال ۵۷ به تصرف مبارزان انقلاب اسلامی درآمد. ابتدا این محل، پایگاه اصلی کمیته مرکزی انقلاب اسلامی تبریز شد سپس با ادغام کمیتهها با شهربانی مکان مزبور به دایره آگاهی نیروهای انتظامی آذربایجان شرقی واگذار گردید و هم اکنون به تالار پذیرایی زیبایی به نام «زمرد» تبدیل شده است.
منبع: «شهر من تبریز»، بهروز خاماچی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰